(از قرآن بیاموزیم)
موضوع این آپ:آیات 1_13 سوره مبارکه مومنون(ترجمه+نکات تفسیر(نور))
بسم الله الرحمن الرحیم
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ(1).الَّذِینَ هُمْ فىِ صَلَاتهِِمْ خَاشِعُونَ(2).وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ(3).وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَوةِ فَعِلُونَ(4).وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ(5).إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَیرُْ مَلُومِینَ(6).فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَالِکَ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْعَادُونَ(7).وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ(8).وَ الَّذِینَ هُمْ عَلىَ صَلَوَاتهِِمْ یحَُافِظُونَ(9).أُوْلَئکَ هُمُ الْوَارِثُونَ(10).الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ(11)
به نام خداوند بخشنده و مهربان
مؤمنان رستگار شدند (1)آنها که در نمازشان خشوع دارند (2)و آنها که از لغو و بیهودگى روىگردانند (3)و آنها که زکات را انجام مىدهند (4)و آنها که دامان خود را (از آلودهشدن به بىعفتى) حفظ مىکنند (5)تنها آمیزش جنسى با همسران و کنیزانشان دارند، که در بهرهگیرى از آنان ملامت نمىشوند (6)و کسانى که غیر از این طریق را طلب کنند، تجاوزگرند! (7)و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت مىکنند (8)و آنها که بر نمازهایشان مواظبت مىنمایند (9)(آرى،) آنها وارثانند! (10)(وارثانى) که بهشت برین را ارث مىبرند، و جاودانه در آن خواهند ماند! (11)
تفسیر نور:
در قرآن، یازده مورد کلمهى فلاح (رستگارى) با کلمهى «لعل» (شاید) همراه است: «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» لکن در سه مورد بدون این کلمه و به طور حتمى مطرح شده است، یکى در همین سوره و یکى در سورهى شمس: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها» و دیگرى در سورهى اعلى: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى». از مقایسه این سه مورد با یکدیگر، روشن مىشود که ایمان و تزکیه داراى جوهر واحدى هستند.
<** ادامه مطلب... **>
برترین و آخرین هدف تمام برنامههاى اسلام، فلاح و رستگارى است. در بسیارى از آیات قرآن از تقوا سخن گفته شده و هدف از احکام دین هم رسیدن به تقواست: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «1» و آخرین هدف تقوا نیز فلاح است: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «2» جالب است که مهمترین و آخرین هدف دین اسلام در اوّلین شعار آن آمده است: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» به یگانگى خداوند ایمان آورید و «لا اله الا الله» بگویید تا رستگار شوید.
هر شبانه روز، در اذان و اقامهى نمازهاى یومیّه جملهى «حى على الفلاح» را بیست بار بر زبان مىآوریم و هدف نهایى را با فریاد رسا اعلام مىکنیم، تا راه را گم نکنیم.
اسلام مىگوید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»، «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى» «3» کسانى رستگارند که ایمان وتزکیهى نفس داشته باشند، ولى کفر مىگوید: «قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى» «1» فرعون مىگفت: امروز هر کس زور و برترى دارد رستگار است.
کلمهى «فلاح» به معناى رستن است، شاید دلیل اینکه به کشاورز، «فَلّاح» مىگویند آن باشد که وسیلهى رستن دانه را فراهم مىکند. دانه که در خاک قرار مىگیرد با سه عمل خود را نجات مىدهد و به فضاى باز مىرسد: اوّل آنکه ریشهى خود را به عمق زمین بند مىکند.
دوّم اینکه مواد غذایى زمین را جذب مىکند. سوّم آنکه خاکهاى مزاحم را دفع مىکند.
آرى، انسان هم براى رهایى خود و رسیدن به فضاى باز توحید و نجات از تاریکىهاى مادّیات و هوسها و طاغوتها باید مثل دانه همان سه عمل را انجام دهد: اوّل ریشهى عقاید خود را از طریق استدلال محکم کند. دوّم از امکانات خدادادى آنچه را براى تکامل و رشد معنوى اوست جذب کند. سوّم تمام دشمنان و مزاحمان را کنار زند و هر معبودى جز خدا را با کلمه «لا اله» دفع کند تا به فضاى باز توحیدى برسد.
شخصى در حال نماز با ریش خود بازى مىکرد، پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) فرمود: اگر او در دل خشوع داشت، در عمل این گونه نماز نمىخواند.«2»
امام صادق (علیه السلام) فرمود: مراد از خشوع در نماز، فرونهادن چشم است. «3»
چه کسانى رستگارند؟
1 عابدان. «وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «4» پروردگارتان را پرستش کنید، شاید رستگار شوید.
2 آنان که اعمالشان ارزشمند و سنگین است. «فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» «5» 3 دورى کنندگان از بخل. «وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» «6» 4 حزب اللَّه. «أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» «7» حزب خدا رستگارند.
5 اهل ذکر کثیر. «وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «8» خدارا بسیار یادکنید تا رستگار شوید.
6 تقوا پیشگان. «فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «1» اى خردمندان! تقوا پیشه کنید تا رستگار شوید.
7 مجاهدان. «وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «2» در راه خدا جهاد کنید تا رستگار شوید.
8 توبه کنندگان. «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «3» اى اهل ایمان! همگى توبه کنید تا رستگار شوید.
پیامها
1 رستگارى مؤمنان حتمى است. «قَدْ أَفْلَحَ» 2 ایمان، شرایط و نشانههایى دارد. «الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ» ...
3 نماز، در رأس برنامههاى اسلامى است. «فِی صَلاتِهِمْ» 4 در نماز، حالت و کیفیّت مهم است. «خاشِعُونَ»
[سوره المؤمنون (23): آیات 3 تا 6]
وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (3) وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ (4) وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (5) إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ (6)
و آنان که از بیهوده روى گردانند.
و همان کسانى که زکات مىپردازند.
و آنان که دامان خود را (از گناه) حفظ مىکنند.
مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانى که به دست آوردهاند، پس آنان (در آمیزش با این دو گروه) ملامت نمىشوند.
نکتهها:
«لغو»، به کار و سخن بیهوده مىگویند.
دورى و پرهیز از لغو، مخصوص مسلمانان نیست، قرآن دربارهى خوبان اهل کتاب نیز مىفرماید: «وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ» ... «1» اهل کتاب با ایمان، از لغو گریزانند.
«زکات» در لغت، به معناى رشد و نموّ و پاکیزگى است و در اصطلاح، یک نوع مالیات شرعى و از ارکان و واجبات دین است.
در جامعه اسلامى، پاسدارى از نماز و ناموس، بسیار مهم است. در همین چند آیه، نسبت به ناموس با تعبیر «حافِظُونَ» و درباره نماز با جمله «عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ» یاد شده است.
دورى از لغو در دنیا، بهرهاش، محفوظ ماندن از لغو در قیامت است. «عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»، «لا تَسْمَعُ فِیها لاغِیَةً» «2» اعراض از لغو، نباید با بدگویى و تندخویى همراه باشد، زیرا در آیهى دیگر مىفرماید: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» «3» در روایات براى لغو، نمونههایى آمده است از جمله: سخنى که در آن یاد خدا نباشد و یا غنا و لهویّات باشد. «4»
در روایات مىخوانیم: جز با زن عفیفه ازدواج نکنید و با کسى که در مال خود او را امین نمىدانید، همبستر نشوید. «5»
اهمیّت زکات
زکات، یکى از پنج چیزى است که بناى اسلام بر آن استوار است.
در قرآن 32 بار کلمه «زکات» و 32 بار واژه «برک» آمده، گویا زکات مساوى با برکت است.
پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) افرادى را که زکات نمىدادند، از مسجد بیرون کرد.
حضرت مهدى (علیه السلام) در انقلاب بزرگ خود، با تارکین زکات مىجنگد.
کسى که زکات ندهد، هنگام مرگش به او گفته مىشود: یهودى بمیر یا مسیحى.
تارک زکات در لحظهى مرگ از خداوند مىخواهد که او را به دنیا باز گرداند تا کار نیک انجام
دهد، امّا مهلت او پایان یافته است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر مردم زکات بدهند، هیچ فقیرى در زمین باقى نمىماند.
پیامها
1 نشانهى ایمان، دورى از لغو است. «وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» (مؤمن باید در تمام کارها و سخنان خود هدف صحیح داشته باشد) 2 دورى از لغو، به اندازهاى مهم است که بین نماز و زکات ذکر شده است.
«خاشِعُونَ مُعْرِضُونَ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ» 3 اهمیّت زکات مانند اهمیّت نماز است. (در 28 آیه، نماز و زکات در کنار هم آمده است) «فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ، لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ» 4 اعتقاد به تنهایى کافى نیست، عمل هم لازم است. «الْمُؤْمِنُونَ ... فاعِلُونَ» 5 حیا شرط ایمان است. «لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ» (آلودگى جنسى نشانهى ضعف ایمان است) 6 شهوت، طغیانگر است و به کنترل و حفاظت نیاز دارد. «حافِظُونَ» 7 در ارضاى غریزهى جنسى، محدودیّت لازم است ولى ممنوعیّت خلاف فطرت است. «إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ» 8 حیاى نابجا ممنوع. همین که اسلام، انجام کارى را اجازه داد، همهى سنّتها و عادتها و سلیقههاى شخصى و مخالف دین، محکوم است. «غَیْرُ مَلُومِینَ»
[سوره المؤمنون (23): آیات 7 تا 11]
فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ (7) وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (8) وَ الَّذِینَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ (9) أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ (10) الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ (11)
پس هر کس فراتر از این (همسر و کنیز) طلب کند، پس آنانند که متجاوزند.
و (مؤمنان رستگار) کسانى هستند که امانتها و پیمانهاى خود را رعایت مىکنند
و آنان بر نمازهاى خود مواظبت دارند.
آنان وارثانند.
کسانى که بهشت برین را ارث مىبرند و در آن جاودانه خواهند ماند.
نکتهها:
کلمهى «فردوس» به معناى بوستان، برترین جاى بهشت مىباشد. «1» و چون به جاى جنّت بکار رفته، براى آن ضمیر مؤنث آمده است.
امام صادق (علیه السلام) در پاسخ از حکم استمناء، آیهى 7 را تلاوت فرمودند. «2»
اهمّیت امانت در روایات
به نماز و روزه و حجّ مردم ننگرید، به صداقت و امانتدارى آنان بنگرید. «3»
پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) در آخرین لحظههاى عمر خود به حضرت على (علیه السلام) فرمود: «اد الامانة الى البر و الفاجر فیما قل و جل حتى الخیط و المخیط» امانت را به صاحبش برگردان، چه نیکوکار باشد و چه گناهکار، ارزشمند باشد یا ناچیز، اگر چه مقدارى نخ باشد و یا پارچه و لباسى دوخته شده. «4»
همهى نعمتهاى مادّى، معنوى و سیاسى، امانت الهى هستند. (امام خمینى (ره) فرمود:
جمهورى اسلامى امانت الهى است) قرآن کریم برخى از اهل کتاب را که امانتدار هستند، ستوده است. «وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ» «5» اگر به برخى از اهل کتاب، مال فراوانى به امانت بسپارى، آن را به تو برمىگرداند.
پیامها
1 قانون شکنى، تجاوز به حدودى که خداوند تعیین نموده مىباشد. «العادُونَ» 2 به سراغ گناه رفتن نیز گناه است. «أَبْتَغِی العادُونَ» 3 مؤمن، متعهّد است. «عَهْدِهِمْ راعُونَ» خلف وعده، نشانهى ضعف ایمان است.
4 مراعات عهد و پیمان لازم است، گرچه در عمل نتوانیم وفا کنیم. «راعُونَ» نه «موفون» 5 در معرّفى سیماى مؤمنان، نماز هم در ابتدا مطرح شد: «فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» و هم در پایان «عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ» این تکرار و تأکید، نشان اهمیّت نماز است